به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، مرکز هنرهای نمایشی انقلاب اسلامی (مهنّا)، فعالیت های نمایشی خود را چند سالی است که آغاز کرده و تا کنون ۴ نمایش ستاره صبح، فصل شیدایی، آبی ترین وصال و النجم الثاقب را در داخل و خارج از کشور به روی صحنه برده است.
سعید اسماعیلی، متولد 1356 است. وی از سال 73 با کارگردانی نمایش های صحنه ای فعالیت خود را آغاز کرد؛ همچنین نویسندگی و برنامه سازی در رادیو و تلویزیون و کارگردانی فیلم کوتاه از دیگر فعالیت های اوست.
وی در سال 1387 طراحی و کارگردانی نمایش بزرگ ستاره صبح را برعهده گرفت. از این سال تمرکز وی بر نمايش های میدانی جدی شد که "آوای نور، کنگره بزرگداشت سرداران سپاه همدان، النجم الثاقب و آبی ترین وصال" حاصل تلاش های اوست.
«فصل شیدایی» نمایشی است میدانی که به طراحی و کارگردانی سعید اسماعیلی، در نقاط مختلف کشور به اجرا رسیده است و این روزها اجرای آن در نجف اشرف ادامه دارد.
اسماعیلی در گفتگو به خبرگزاری «حوزه» به معرفی و تئاتر «فصل شیدایی» و تشریح پیام های این اثر نمایشی پرداخته که حاصل آن را در ادامه می خوانید
فعالیت های شما از کجا آغاز شد و پیام نمایش "فصل شیدایی" چیست؟
اسماعیلی در گفتوگو با خبرنگار حوزه درباره "فصل شیدایی" گفت: سابقه فعالیت های ما به سال ها پیش باز میگردد؛ زمانی که نمایش "شب آفتابی" به کارگردانی بهزاد بهزادپور در تهران اتفاق میافتاد و نمایش در سوله ای برگزار می شد که اتفاقاتی در فضای دور تا دور آن رخ می داد و صحنه هایی مربوط به زمان صدر اسلام تا ظهور نمایش داده می شد و آن برنامه رفته رفته توسط دیگران هم انجام شد و شکل های دیگری گرفت و خود بنده هم در سال 87 نمایش ستاره صبح را در شهرستان شوش دانیال خوزستان اجرا کردم که با همان روش، اما با قصه های مختلف بود و باز هم "ستاره صبح" رفته رفته اشکال مختلفی به خود گرفت تا اینکه به صورت فصل شیدایی به تکامل رسید و در شهرهای مختلف کشور اجرا شده است و شاید بتوان گفت تا کنون در 15 یا 16 استان نمایش داشته ایم و ویژگی آن این است که می تواند بیش از 5000 تماشاچی داشته باشد و فضای آن وسیع است و همه چیز در اندازه های واقعی اتفاق می افتد و شاید به همین خاطر برای تماشاچی جذاب باشد تا اینکه همین نمایش در کشور عراق نیز به روی صحنه رفت و امسال چهارمین سال است که در ایام اربعین نمایشی را اجرا می کنیم البته به خاطر اقتضاءاتی که اینجا دارد ناچار هستیم نمایش را در ابعاد کوچک اجرا کنیم. این نمایش در سه سال گذشته به نام "النجم الثاقب" و امسال با عنوان "نفس المهموم" در عراق اجرا می شود.
این نمایش وقایع صدر اسلام تا امروز را گره می زند. آیا داستان و سناریو این نمایش تیم تحقیقاتی خاصی دارد؟
کار تحقیقاتی نمایش به صورت عمده بر عهده بنده است و طراحی آن را نیز بر عهده دارم و البته در بسیاری مواقع با دوستم آقای رسالت بوذری نیز مشورت می کنم.
یکی از گلایه هایی که از مجموعه های هنری شنیده می شود عدم برخورداری از حمایت و بسته بودن راه نوآوری و محدود شدن آنها با سانسور و ممیزی های متنوع است. شما در کار خود با چه موانعی روبرو هستید؟
من با سانسور در کار خود آشنا نیستم و بر این باورم که چیزی سانسور می شود که قابل پخش و انتشار نباشد وگرنه اگر ما بخواهیم حقیقت و تاریخ درست را بیان کنیم بعید می دانم به تیغ سانسور دچار شود.
وقتی تیغ سانسور برنده می شود که ذهنیات و حدیث نفس خود را روی صحنه می آوریم که در چنین مواردی طبیعی است که هر مجموعه و کشوری قانون و ضوابط خود را داشته باشد وما در کار خود خیلی مبتلا به سانسور نبوده ایم.
شاید بتوان گفت کار ما در طول تاریخ تئاتر ایران پربیننده ترین نمایش باشد وتا کنون بیش از یک و نیم میلیون نفر تماشاگر برنامه های ما بوده اند و هروقت که نکته و ابهامی در کار ما مطرح شده تلاش کرده ایم منابع تاریخی خود را معرفی کنیم و تا کنون به مشکل برخورد نکرده ایم، زیرا اگر انسان از تاریخ درست و مستند استفاده کند کمتر می شود به ان ایراد گرفت مانند مختارنامه آقای میرباقری که کمتر به آن ایراد گرفته شد. پای سانسور زمانی به یک برنامه باز می شود که کسی بخواهد برداشت های خود از تاریخ را به نمایش بگذارد.
در هر حرفه ای حواشی وجود دارد و در بین مداحان گاهی شنیده می شود در این قشر فرهنگی برخی اوقات می گویند امروز می خواهم روضه ای بخوانم که هیچ جا نوشته نشده است. آیا تلقی می شود که نوآوری ولو به قیمت بدعت لازمه جذب مخاطب است؟
متاسفانه این گونه است ولی گمان بنده بر این است که اگر ما تاریخ را به خوبی و درستی به نمایش بگذاریم بعید می دانم برای مخاطب جذاب نباشد. زمانی انسان مجبور به بدعت در کارش می شود که دست او از واقعیت ها خالی باشد، اما تا وقتی منبع و مطلب خوب هست نیازی به بدعت نیست.
امروز که برای چندمین بار شاهد نمایش شما بودم دیدم که حاضران از ملیت های مختلف تماشاگر نمایش بودند و با آن ارتباط برقرار کرده و اشک می ریختند و از این رو بر این باورم شما یک پیام بین المللی با محوریت اهل بیت(ع) تولید کردید. اگر بخواهید به هنرمندان جوان توصیه ای داشته باشید که چطور می تواند به چنین توفیقی دست یافت چه میگویید؟
عرض من این است که ما نسبت به یک چیزهایی دین داریم و باید دین خود را اداکنیم. همین که ما در مملکت شیعه به دنیا آمده ایم این دین بزرگی به گردن ما است. ما در مکانی به دنیا نیامدیم که بت پرستی رواج دارد. در جایی به دنیا نیامدیم که گاوپرست باشند، بلکه درجایی به دنیا آمدیم که راحت و بدون زحمت معارف اهل بیت(ع) و مسیر بهشت به دست ما رسیده است و من روی سخنم نه با هنرمندان بلکه با همه مردم است که باید در برابر این همه لطف خود برخورداری از نعمت های زیادی مانند هدایت و امنیت کاری نکرده ایم و چه خوب است هرکسی ذوقی و شغلی دارد شکر نعمت های داشته را به جا بیاورد و البته هنرمندان نقش ویژه ای دارند و با این همه منابع تاریخی و معارف اهل بیت(ع) باید از این منابع استفاده کنیم و مایه تاسف است برخی هنرمندان برخی رویدادهای بی ارزش و خنثی را برای روایت کردن انتخاب می کنند، زیرا ما در کشوری زندگی می کنیم که زمینه برای فعالیت دین محور موجود است، چون اگر ما در یک کشور بی دین و کمونیسم زندگی می کردیم، کاری از دست ما بر نمی آمد، اما در ایران زمینه فراهم است و پیشینیان ما هم زحمت هایی کشیده اند و خدمات را به دست ما رسانده اند و اکنون از ما هم انتظار می رود قدمی برداریم و راه آنها را ادامه دهیم نه این که فقط از سفره آنها بهره مند شویم. ما باید مسیر را تشخصی دهیم و به درستی در آن گام برداریم و کاری ارائه نکنیم که به درد هیچ کس نمی خورد و گره از کار کسی باز نمی کند و اکنون این اتفاق افتاده است و هنرمندان انتظاری را که از آنها می رود برآورده نساخته اند.
اگر شما بخواهید خبر خوشی برای علاقمندان به آثار خود داشته باشید چه خبری خواهد بود؟
سال ها است که استان قم منتظر اجرای فصل شیدایی است و من امیدوارم با جدیت و انگیزه بیشتر مسئولان در این زمینه بتوانیم «فصل شیدایی» را به زودی در قم اجرا کنیم و میزبان دچار سختی ها می شود. امیدوارم استان قم بتواند میزبان این پروژه بزرگ باشد.